زیست در تلگرام
با وجود اینکه تلگرام فیلتر شده، اما هنوز از بین پیامرسانهایی که فارسیزبانها استفاده میکنن، حذف نشده و با توجه به امکاناتی که در هر بهروزرسانی بهش اضافه میشه، نیاز جدیدی رو رفع میکنه که در حوزهی تولید محتوای وب فارسی باعث میشه محتوا سریعتر و بیدردسرتر به مخاطب برسه. تلگرام شده جزئی از زندگی در فضای مجازی ما و من چند تا نکته به نظرم میرسه در مورد اینکه زندگی در تلگرام چطوری بهتره. و چه چیزایی میبینم که به نظرم خوب نیست الان اوضاعشون. چه برای کسانی که محتوا تولید میکنن، چه برای کاربرها. امیدوارم مفید باشن.
۱. تلگرام توعیتر نیست!
عضو کانال میشیم و عمدتا در حد یه جمله ادمین کانال مینویسه. پستهای پشت سر هم و حاوی تنها یک جمله و حتی یک کلمه! فضای تلگرام در تولید محتوا، توعیت کردن نیست. مخاطب بعد از مدتی خسته میشه، چون احتمال زیاد دنبال محتوایی حداقل به اندازه یک پاراگرافه. وقتی اینجا رو توعیتر کردیم، مخاطب ترجیح میده توی همون فضای توعیتر چنین فرم محتوایی رو بخونه. از این میگذرم که محتوای این تکجملهها چیه!
۲. حال شخصی ما چقدر مهمه؟
توی دنیای واقعی هم اگر شما همیشه در مورد حال شخصیتون به اطرافیانتون بگید، بعد از مدتی دنبال پیچوندن شما هستن توی ارتباطات. یا وقتی میبیننتون، دنبال عوض کردن بحث هستن. واقعا برای مخاطب غریبه چقدر مهمه که امروز حال شما چطوره؟! یا مثلاً برنامهی امروزتون چیه؟ یا مامانتون با باباتون چطوری رفتار میکنه؟ این نه به مخاطب چیزی اضافه میکنه، نه به خودمون. میتونیم یه دفترچه یادداشت شخصی داشته باشیم و برای خودمون بنویسیم، تا به صورت عمومی منتشر کنیم.
۳. از حال بد به حال خوب
دنیا پر از خبرهای بده. و اصلا مگه رسالت رسانههای خبری چیزی جز بد کردن حال مردمه؟ آخرین باری که اخباری شنیدید از رسانههای عمومی که خوشحال شدید، کی بوده؟ پس بیاید متفاوت عمل کنیم: با حرفهای خوب، برای کسانی که به دلیل اتفاقهای متعددی که هر روز توی محیط زندگی و کسب و کار میافتن و حال اینها رو بد میکنن، ما یک مرهم باشیم. با قلممون آرامش باشیم برای قلب و ذهن هم. دنیا روی رفتار ما آدمها با هم میچرخه و چقدر بد میشه اگر ما هم حال هم رو بد کنیم. شاید یک پست هم نوشتیم از مشکلمون؛ اما این نباید رویهی تولید محتوامون باشه. مخصوصا اگر محتوای کانال تخصصی باشه. و حتی اگر هم روزمرگی باشه، هیچ مخاطبی در بلندمدت دوست نداره حالش با خوندن شما بد بشه.
۴. یاد بدیم به هم!
همیشه وقتی یک کانال رو باز میکنم، به این فکر میکنم که تهش از نوشتهها و پستهای این آدم چی درمیاد برای من؟واقعا چرا حال هم رو خوب نکنیم با یاد دادن چیزهایی که بلدیم؟ با اطلاعاتی که سخت پیدا میشن و میتونیم در اختیار حداقل فارسی زبانهای اطرافمون بگذاریم. توی فضای وب آدمهایی هستن که حدود ۱۰ سال هست دنبالشون میکنم. هیچکدوم دریغ نکردن از یاد دادن و نوشتن. اگر فکر میکنید که با یاددادن چیزهایی که بلدید، دیگران قوی میشن و شما ضعیف، شما به دنیای اشتباهی پا گذاشتید. دنیای امروز روی یاددادن و شبکه ساختن میچرخه، نه دریغ کردن و فاصله گرفتن. و وقتی چیزی نداری برای یادددان، چرا باید بخونمت؟
۵. مشق نوشتن
قلمِ تمامِ اهل قلم با نوشتن خوب شده. بخش ذاتی رو که کنار بگذاریم، هرچقدر با خودکار و کی بُرد رفیق بشی، میتونی بیشتر هم فکر کنی و عمیقتر. و به نظرم قویترین فکرها موقع نوشتن هستن که شکل میگیرن و منظم میشن و تبدیل به یک خروجی جدی از مغز میشن. و برای نوشتن هم نباید زور زد. باید کتاب خوند، و نوشت، و منتظر موند که به آرامی با یک شیبِ مثبتِ آرام، رشد رو مشاهده کرد. و تقلید هم ممنوع! هر آدمی قلمی داره که معلوم نیست وقتی شکوفا بشه، چه دنیای زیبایی ساخته بشه. پس بنویسید؛ جدی!
۶. هرکسی مرکز جهان خویشتن است.
هرکسی حرفی داره برای گفتن. کپی چرا؟ هر آدمی قصه داره. تجربه داره. خلاقیتی داره. کپی کردن جدای از اینکه خلاقیت رو از بین میبره، حجم تولید محتوا رو محدود میکنه و بنابراین سلایق مختلف فرصت ظهور پیدا نمیکنن. از بین همین حرفهامونه که عقاید و نظرات و سبک زندگیهای مختلف بیرون میاد. اگر نویسندههای جهان تصمیم میگرفتن در برابر نویسندگان قدیمی تنها تعظیم کنن، اینهمه آثار بزرگ متولد میشد؟ اگر از روی دیگران تقلید میکردن، اینهمه رمان قشنگ درمیامد که هرکدومشون روح آدم رو تازه میکنن؟ پس بگذاریم خودمون از قلممون بیرون بیایم.
۷. معاشرت مجازی
دنبال نزدیک شدن نباشیم به هم. هیچ دلیلی نداره که کسی که خوب مینویسه یا اطلاعات خوبی داره، دوست خوبی هم بتونه برای ما باشه. پیوی رفتن، سیریش! شدن و از این قبیل کارها، فقط باعث میشه هم زمان خودمون رو هدر بدیم، هم حوصلهی آدمها از حضور در این محیط سر بره. کنار میگذارم مزاحمتها رو که واضح هستن مزاحمتن! زمان مخاطب مهمترین چیزیه که باید بهش احترام گذاشت و با دریوری نوشتن هدرش نداد. این آداب رو در طول زمان به هم یاد بدیم. نه با عصبانیت، با آرامش و برخورد منطقی.
۸. چه چیز با کلاستر از ادب؟
در فضای مجازی و حقیقی، شاید آداب برخورد با رفقامون خاص باشه، اما وقتی با کلی غریبه حرف میزنیم، حتما ادب شرطه. بعضیا هم فکر کردن هرچقدر کلمات رکیک به کار ببرن، روشنفکرتر و باهوشتر و باحالتر دیده میشن. اما حواسمون باشه که هیچچیز باکلاستر و جذابتر از ادب نیست.